پزشکان تأمین اجتماعی؛ طلایهداران سلامت عمومی و ضرورت بازتعریف حمایتهای ملی
یادداشت دکتر اعظم عنبرحیدری به مناسبت هفته تامین اجتماعی پزشکان تأمین اجتماعی؛ طلایهداران سلامت عمومی و ضرورت بازتعریف حمایتهای ملی در منظومه سلامت ایران، سازمان تأمین اجتماعی جایگاهی بیبدیل دارد؛...
یادداشت دکتر اعظم عنبرحیدری
به مناسبت هفته تامین اجتماعی
پزشکان تأمین اجتماعی؛ طلایهداران سلامت عمومی و ضرورت بازتعریف حمایتهای ملی
در منظومه سلامت ایران، سازمان تأمین اجتماعی جایگاهی بیبدیل دارد؛ نهادی که نهتنها نقش بیمهگر بزرگترین جمعیت کشور را ایفا میکند، بلکه یکی از مهمترین بازیگران حفظ سلامت اقشار کمدرآمد، کارگران، بازنشستگان و آسیبپذیرترین طبقات جامعه محسوب میشود. در متن این ساختار گسترده، پزشکان تأمین اجتماعی بهعنوان ستون فقرات این خدمت ملی، نقشآفرینی میکنند؛ نقشآفرینیای که فراتر از طبابت معمول، به معنای خدمت اجتماعی، مسئولیت انسانی و تعهد اخلاقی است.
اما این پزشکان، در مسیر خدمت خود با مجموعهای از چالشها و محدودیتها روبهرو هستند؛ چالشهایی که نه ناشی از کمکاری، بلکه محصول فشارها و ساختارهای فراتر از اراده فردی است. از همین رو، امروز ضرورت حمایت ساختاری و راهبردی از پزشکان و کادر درمان تأمین اجتماعی بیش از هر زمان احساس میشود.
چالشهایی که باید دیده شوند، پزشکانی که باید حمایت شوند
پزشکان تأمین اجتماعی در جایگاهی ایستادهاند که همواره با ازدحام بیماران، محدودیت زمانی و منابع، و ساختارهای اداری چندلایه روبهرو هستند. بسیاری از این عزیزان، با وجود سختی کار، با روحیهای متعهد و اخلاقمحور به خدمت ادامه میدهند. اما نکاتی وجود دارد که باید به صورت ملی مورد توجه و حمایت قرار گیرد:
حجم بالای مراجعان و زمان محدود ویزیت
در بسیاری از مراکز درمانی، پزشکان ناچارند در بازههای زمانی کوتاه، حجم بالایی از بیماران را ویزیت کنند. این موضوع، فرآیند تشخیص و ارتباط انسانی با بیمار را دشوار میسازد و فشار روانی مضاعفی بر کادر درمان وارد میکند.
محدودیت منابع و امکانات درمانی
با وجود تلاشهای سازمان، هنوز بسیاری از درمانگاهها و مراکز ملکی با محدودیتهایی در تجهیزات پزشکی، نیروی کمکی و منابع دارویی مواجهاند. این محدودیت، بار تصمیمگیری را برای پزشک سنگینتر میکند و گاه امکان ارائه درمان کامل را تحت تأثیر قرار میدهد.
نیاز به حمایت روانی، حرفهای و معیشتی کادر درمان
پزشکان تأمین اجتماعی، بهویژه در مناطق محروم، نیازمند حمایتهای گستردهتری هستند؛ چه در سطح ارتقاء علمی و رفاهی، چه در سطح قدردانیهای معنوی و نمادین. این پزشکان، در خط مقدم عدالت سلامتاند و سزاوار سرمایهگذاری پایدار از سوی دولت و نهادهای ملیاند.
رسالت اخلاقی پزشک؛ نقطه اتکای نظام سلامت عمومی
در چنین شرایطی، رسالت پزشک تأمین اجتماعی فراتر از نسخهنویسی است. او باید هم درمانگر جسم باشد و هم مرهمی بر روان خسته بیماران. بسیاری از مراجعان، با مسائل اقتصادی، اضطراب، بیماری مزمن و نیاز عاطفی به مطب میآیند. در اینجا، آنچه مؤثر واقع میشود، آموزههایی از اخلاق حرفهای و انسانی است که بار معنایی درمان را چند برابر میکند:
احترام به کرامت بیمار
نگاه انسانی، برخورد صمیمی، شنیدن بدون قضاوت، و تبیین ساده روند درمان، موجب اعتماد و آرامش بیمار میشود.
گوش دادن فعال
حتی چند دقیقه وقت گذاشتن برای شنیدن کامل دغدغه بیمار، میتواند حس امنیت و جدی گرفته شدن را در او تقویت کند.
صداقت توأم با امید
آگاهیبخشی واقعگرایانه، اما با لحن امیدبخش، از اصولی است که بیماران را درگیر درمان و پیگیر مسیر سلامت نگه میدارد.
عدالت در توصیههای درمانی
با توجه به شرایط اقتصادی بیمهشدگان، پزشک تأمین اجتماعی باید توصیههایی دهد که در دسترس، اجرایی و مناسب وضعیت فرد باشد.
پزشک تأمین اجتماعی؛ نماینده نظام سلامت در نگاه مردم
برای بسیاری از مردم، اولین و شاید تنها مواجهه با نظام سلامت، در اتاق ویزیت پزشک تأمین اجتماعی اتفاق میافتد. از این منظر، رفتار این پزشک، میزان احساس عدالت، کرامت و امید در مردم را شکل میدهد. پزشک، در واقع نماینده اخلاق نظام درمانی کشور است؛ و اگر بخواهد در این مسیر با کیفیت باقی بماند، باید مورد حمایت هدفمند دولت، سازمان و جامعه قرار گیرد.
دولت و نهادهای بالادستی؛ مسئولیت سنگین در قبال کادر درمان تأمین اجتماعی
امروز لازم است حمایت از پزشکان تأمین اجتماعی به یک راهبرد ملی تبدیل شود. این حمایت میتواند شامل موارد زیر باشد:
افزایش سرانه بودجه درمانی در مراکز ملکی
طراحی برنامههای رفاهی، روانی و ارتقاء حرفهای ویژه پزشکان این سازمان
کاهش فرآیندهای زائد اداری و تسهیل فرآیندهای درمان
ایجاد سیستمهای تشویقی و ارتقاء منزلت اجتماعی و رسانهای کادر درمان تأمین اجتماعی
سخن پایانی؛ اخلاق، محور ماندگاری پزشک و رضایت بیمهشده
در نهایت، اخلاق حرفهای، روح خدمت پزشک تأمین اجتماعی است. در کنار حمایت ساختاری، این فضیلتها هستند که کیفیت خدمات را حفظ میکنند. در زمانهای که سلامت به کالا تبدیل شده، پزشک تأمین اجتماعی میتواند الگویی باشد از پزشکی در خدمت مردم، نه در خدمت بازار. با سرمایهگذاری هوشمندانه دولت و سازمان بر شأن و توان این پزشکان، میتوان امید داشت که عدالت درمانی در کشور، نهفقط شعاری اداری، که واقعیتی عینی و ملموس باشد.
بدون نظر! اولین نفر باشید